یه پاراگراف از قسمت سیر صعودی پیرنگ رمان براتون گذاشتم که قبل از لکه ی انار بر دامن باکره ی مهربانو هست و یک پاراگراف هم از بعد کنش و نقطه اوج ، و سپس قسمت فرجام پیرنگ رمان مهربانو رو براتون انتخاب کردم. نویسنده ی اثر هم من نیستم بلکه واسه اثر شین براری هستش. و واسه نشر چشمه بود) صفحه 277 پاراگراف اول یکروز معمولی، کم‌رنگ و غمناک زیر آسمانی ابری آغازگشته بود ٫؛٬ چنان غمی بر وجود پسرکی غزل ،تار تنیده بود که گویی دلش شیشه و دستانِ روزگار سنگ‌ گردیده‌بود رمان ,پاراگراف ,پیرنگ رمان منبع

مشخصات

تبلیغات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

می خواهم برنده باشم saheleaftab یاصاحب الزمان هواکش های ضد آب در جهان لایک و فالوور اینستاگرام رایگان دوستی مووی hisfulfi